رو میکنم به آیینه
. رو به خودم داد میزنم
.ببین چقدر حقیر شده
اوج بلند بودنم....
دیروز سقف خانه ها چوبی بود
رفتار و عمل در همه جا خوبی بود
امروز که بنا ها همه از سنگ شده
دل ها و بنا ها هماهنگ شده
میان آنهمه الف وب دبستان ، آنچه در زندگی واقعیت داشت، خط فاصله بود...!
هی فلانی!دیگر هوای برگرداندنت را ندارم...
هر جا که دلت می خواهد بــــرو !
فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد...
انقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت باز هم آرام نگیری !
و اما من...
بر نمیگردم که هیچ
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم که لم ندهی روی مبل های راحتی...
با خاطراتم قدم بزنی...!!!
برایت گردنبندی از گریه خریدم٬یادت باشد فراموش نکنی که گریه هایم گردن توست...!!!
شما میدونید آيـــا؟؟
"بعـــدا” " چندم تقویم است!!!
قـــرار دارم.
یادمان باشد زنگ تفریح دنیا همیشگی نیست.
زنگ بعد حساب داریم...
تعداد صفحات : 21
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت