چهارشنبه سوری هر آتیشی که دیدی به یاد قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش گرفته
پرده چشماتو آروم میکشم روی چشات
بوسه دوستت دارم رو میگیرم از گونه هات
شب به خیر احساس من . . .
یک شهر به زیر خاک مدفون شده بود
یک جمجمه از زمین بیرون شده بود
از بسکه جنازه در پتو پیچیدند ...
حتی جگر پلنگها خون شده بود
الاچیق بودیم بعد کلاس
من همراه با خنده و اب وتاب زیاد:سوتی استاد وکیف کردین؟
بچه ها:نهههههههههه کدوم سوتی؟(نه که انگلیسی تعتیلن)
من: اونجا ک استاد به انگلیسی پرسید پایتخت دیالمه کجاس. به جا اینکه بگهwhere is it گفت where it is
یه لحزه حس کردم صقف الاچیق یه متر رفت هوا دوباره برگشت سر جاش
کل حزار در الاچیق داشتن میخندیدن بعد بچه ها همیجور ک میخندیدن
=چرا سر کلاس نگتی ضایع شه؟
+راس میگه یادت رفت سر کلاس چی بت گفت ؟
_با چه اعتماد به نفسی هم گفت where it is(همراه با ادای استاد)
حالا همه اینا به اعلا اصواتهم بودا(با صدای بلند)
خلاسه همینجووووووووووور میخندیدیم اگه گفتین اون لحظه چی میتونست ساکتمون کنه؟
بلههههههههههههه دیدن استاد مزبور در حال قدم زدن در پارکینگ هم جوار ما بد بختا:((
به درستی كه من ازمرگ
نمی هراسم وآنرا جز سعادت
نمي بينم و زندگی با ستمگران وظالمان را عار و ننگ ميشناسم
حضرت اباعبدالله الحسين(ع)
صلوات
جهان سجاده راز و نیاز است
و لیکن این بشر در خواب ناز است
الا ای منتظر ( مهدی ) این جمله بشنو
نشان انتظار او نماز است
یل فارگتنی اسنین کل یوم اسبک
عفوا" مزاح اویاک یعنی آنه احبک
ای که مرا سالها تنها گذاشته ای هر روز به تو دشنام میدهم/ببخشید شوخی بود قصدم دوست دارم بود
تعداد صفحات : 5