سر فصل كتاب افرينش زهرا ست/ روح ادب و كمال و بينش زهراست/ روزي كه گشاينددر باغ بهشت/ مسئول گزينش و پذيرش زهرا ست.
گفتمش نقاش را ازغربت زهرا بكش / ناله كرد و با قلم يك چادر خاكي كشيد / گفتمش پس غربت زهرا كجاي نقش بود؟ / گريه كرد و زير چادرغنچه اي پرپر كشيد.
ديگر آن خنده ى زيبا به لب مولا نيست/همه هستند ولى هيچ كسى زهرا نيست/قطره ى اشك على تا به ته چاه رسيد/چاه فهميد كسى همچو على تنها نيست
ايام شهادت جانسوز حضرت صديقه ي شهيده بر شما تسليت باد.
این قدر پی قبر من مظلومه نگردید*هرجا دلتان می شکندقبرمن آنجاست*
هر جا که عزا بر من مظلومه گرفتند*ساکت ننشینیدحسین وحسن آنجاست*
با کینه و بغض بی امان می آمد/با هیزم و آتش روان می آمد/آینه مگر چقدر طاقت دارد/از ضرب لگد در به زبان می آمد
حضرت حيدربنام فاطمه حساس بود/خلقت ازروزازل مديون عطرياس بود/ايكه ره بستي ميان كوچه هابرفاطمه/گردنت راميشكست آنجااگرعباس بود/شهادت حضرت فاطمه(س)تسليت باد
در مَجد وشرف یکّه و تنها هستی / در فخر تو بس ، اُمّ ابیها هستی
مریم که مقدس شده یک عیسی داشت / تو مادر یازده مسیحا هستی . . .
تعداد صفحات : 50