جابرا اشک فشان ناله بزن زمزمه کن / گریه با فاطمه از داغ بنی فاطمه کن
در حریم پسر فاطمه یاد از همه کن / روی از گوشة گودال سوی علقمه کن
جابرا اشک فشان ناله بزن زمزمه کن / گریه با فاطمه از داغ بنی فاطمه کن
در حریم پسر فاطمه یاد از همه کن / روی از گوشة گودال سوی علقمه کن
گوش کن بانگ جرس از دل صحرا آید
ناله ای سخت جگر سوز و غم افزا آید
پیشباز اسرا دختر زهرا آید
به گمانم ز سفر زینب کبرا آید
مشترک دوست داشتنی ، اعتبار مهر و وفای شما رو به اتمام است …
لطفا برای شارژ مجدد کلمه “دوستت دارم” را ارسال نمایید !
دلم برایت تنگ نشده … اصلا
دوست ندارم ببینمت … هیچ وقت
خاطراتمان تکرار نمی شود دیگر … هرگز
اما با تمام وجود دوستت دارم … همیشه!
اے کاغذ سپید کہ همه ے دردهایم را بہ دوش میکشے
یکبار دیگر رویت مے نویسم : / بے نهایت دوستش دارم …
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد / دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید / همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد
از چهار راه قلبم عبور کردی و هیچ به چراغ قلبم توجه نکردی
اما بدان پلیس قلبم تو را تعقیب خواهد کرد
و برگه ی دوستت دارم مرا ،
زیر برف پاکن های دلت خواهد گذاشت . . !
تعداد صفحات : 104