قضیه رنگ کردن موهای دخترا منو به یاد جونی هام میندازه که گنجشک رو رنگ می کردم و به اسم بلبل می تپوندم به پسرا !! :-)
حالا بدمصب! از کارم که کپی می کنی، به درک!! لااقل یه اسم ازم بنویس که از کی یاد گرفتی!!! :-)
یه دختـــری تعـــــریف میکرد:
دیروز داداشم چند ثانیه بهم نگاه کرد بعد با یه حالت دلسوزانه گفت : تو خونه هم که هستی آرایش کن !!!!
وقتی هوا بارونی میشه :
.
.
.
.
برخورد پسرا : ااااه دیگه نمیشه فشن کرد :(((
برخورد دخترا : آخ جوون , مامان چکمه هام کجان :)))
بزرگترین کابوس یه دختر چیه؟
.
.
ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮﺵ ﺳﺮﺵ ﻫﻮﻭ ﺑﯿﺎﺭﻩ = ﻧﻪ
ﺷﺎﺭﮊ ﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻠﺶ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ =ﻧﻪ
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻣﺦ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮﺵ ﺑﺰﻧﻪ = ﻧﻪ
ﺷﺐ ﺩﯾﺮ ﺑﺮﺳﻪ ﺧﻮﻧﻪ = ﻧﻪ
ﺑﺮﺍﺵ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭ ﮐﻠﻨﮓ ﺑﯿﺎﺩ = ﻧﻪ
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺻﺶ ﺑﺮﻩ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺑﺸﻪ = ﻧﻪ
ﭘﺲ ﭼﯽ ....
.
ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺑﺎﺷﻪ ؟؟
.
ﭘﺴﻮﺭﺩ ﻓﯿﺲ ﺑﻮﮎ ﺍﺵ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ
ﭘﺴﺮﺵ ﯾﺎ ﺩﺍﺩﺵ ﺑﺪﺯﺩﻩ = ﻧﻪ
.
ﭘﺲ ﭼﯽ؟؟؟
.
.
.
ﭘـــــــــــــــــــــﺎﺭﮎ ﺩﻭﺑــــــــﻞ !
بچه: چرا عروس لباس سفيد ميپوشه؟
مامان: چون بـهـتـرين خاطره زندگيشـه
بچه: چـرا دامـاد مــشـکـي مـيـپـوشـه؟
.
.
مامان: خـــفه شـــو برو تو اتاقت :|
غضنفر داشته تو اتوبان 180 تا سرعت ميرفته، افسره جلوشو ميگيره، بهش ميگه: شما گواهينامه دارين؟ يارو ميگه نخير! ميگه : كارت ماشين چي؟ مرده ميگه: دارم ولي مال خودم نيست، مال اون بدبختيه كه جسدش تو صندوق عقبه! افسره كف ميكنه، ميره سريع به مافوقش گذارش ميده. خلاصه بعد از يك ربع سرهنگ مافوقش مياد، از مرده ميپرسه: آقا شما گواهينامه و كارت ماشين ندارين؟! يارو ميگه: چرا قربان، بفرمايين! دست ميكنه از تو داشبرد گواهينامه و كارت ماشين رو درمياره، ميده خدمت سرهنگ. سرهنگه ميگه: ميتونم صندوق عقب ماشينتونو بازرسي كنم؟ غضنفر ميگه: خواهش ميكنم، بفرماييد. سرهنگه ميره در صندوق عقب رو باز ميكنه، ميبينه اونجا هم خبري نيست. برميگرده به مرده میگه: ولي زيردست من گزارش داده كه شما گواهينامه و كارت ماشين ندارين و يه جسد هم تو صندوق عقب ماشينتونه! غضنفر ميگه : نه قربان دروغ به عرضتون رسوندن! خودتون كه مشاهده كردين. به خدا اين افسره عقدهايه! دوست داره بيخودي به ملت گير بده! لابد بعدشم گفته كه من داشتم 180 تا سرعت ميرفتم !
دهه پنجاه,دهه شصت,دهه هفتاد,دهه هشتاد,دهه نود...
خب بعد از این چی میشه؟
دهه صد؟
دهه صفر؟
دهه یک؟
دهه اول؟
دهه چارصد؟
چه کلاسی رو باید بردارم تا بفهمم؟سر امتحانش میشه ماشین حساب برد؟اصلا ولش کن باو من که تا اون موقه دکترامو گرفتم رفتم خارج فرار مغزا شدم.اه راستی من که مغز ندارم ,حیف
تعداد صفحات : 104