من ی L90 نقره ای دارم، بابام اومد گفت ماشینو بده میخوام برم بیرون کار دارم.
منم ماشینو دادم بابام رفت و بعد چند ساعت اومد...
رفتم ماشین رو نگاه کردم دیدم سپرش ی ذره رنگش رفته (میخواست پارک کنه زد به دیوار) هیچی بهش نگفتم.
اومدم ماشینو برداشتم رفتم بیرون شب اومدم داشتم ماشینو میبردم تو پارکینگ بابام اومد اونجا واستاد وقتی پیاده شدم میگه ماشینو کجا زدی؟
من :))
ماشین :)))
من شب دیر کردم مامانم به خواهرم میگه برو به داداشت زنگ بزن ببین کجاست
خواهرم:داداشم خودش صاحب داره
مامانم:مگه حتما باید ما بمیریم که تو بهش زنگ بزنی؟
خواهرم:نه دیگه!!!اون موقع هم میگم خب اون بی صاحبه بزار راحت باشه!!!!!!!!!!!!!!
خداوکیلی خواهر نگرانه ما داریم؟!!!!!!!!!!!!!!
من میگم این دهه نودی ها تیرکشن شما میگید نه:llll
دیروز بچم خورده زمین رفتم بغلش کردم میگمم چی شده؟:)))
گریه کرده و ول کرده رفته پیش خانمم گفته بابادی(بابایی)منو اته(زده)!!!(0L0)!!!!!
من هنوز موندم این بچه حتی نمیتونه حرف بزنه و رفته برا خانمم خالی بسته!!!!!(0L0)!!!!!!
اینم بچه دهه نودی خالی بنده من دارم؟!!!!!
سياهي لبهايم را ببين از سيگار نيست,سياه پوش هزاران حرف ناگفته است
هر چيزي زيبايي هاي مخصوص به خودش را دارد ولي هر كسي نمي تواند انها را ببيند.(كنفوسيوس)
دلتنگ شده ام... نمی دانم برای تو، یا برای دیروزهایی که باتوسرکردم...
بازم شب شد….
بازم این بغض لعنتی…
بازم گوشیه سیاه و ساکت من!!
بازم ته سیگارهای خسته….
بیا و مرد باش…
دیگر نزار ته سیگارها تاوان لبهای تورو پس بدن…
تعداد صفحات : 104