loading...
سایت متفاوت جیز میز | دانلود
Jizmiz بازدید : 417 جمعه 01 دی 1391 نظرات (0)

آهنگ اندی تو ماشین گذاشتم دوستم میگه اندیه ؟

پَـــ نَ پَـــ داریوشه,داره خودشو لوس میکنه بخندیم !آهنگ اندی تو ماشین گذاشتم دوستم میگه اندیه ؟

پَـــ نَ پَـــ داریوشه,داره خودشو لوس میکنه بخندیم !

Jizmiz بازدید : 406 جمعه 01 دی 1391 نظرات (0)

 


 

داستان طنز "مسافر اتوبوس" www.allsms.rzb.ir

داستان طنز “مسافر اتوبوس”
یکی از دوستام تعریف می کرد : “با اتوبوس از یه شهر دیگه داشتم میومدم یه بچه ء ۵-۶ ساله رو صندلی جلویی بغل مامانش یه شکلات کاکایویی رو هی میگرف طرف من هی میکشید طرف خودش. منم کرمم گرفت ایندفعه که بچه شکلاتو آورد یه گاز بزرگ زدم!بچه یکم عصبانی شد ولی مامان باباش بهش یه شکلات دیگه دادن.خیلی احساس شعف میکردم که همچین شیطنتی کردم.

یکم که گذشت دیدم تو شکمم داره یه اتفاقایی میوفته.رفتم به راننده گفتم آقا نگه دار من برم دستشویی.

خلاصه حل شد.یه ربع نگذشه بود باز همون اتفاق افتاد.دوباره رفتم…سومین بار دیگه مسافرا چپ چپ نیگا میکردن.

اینبار خیلی خودمو نگه داشم دیدم نه انگار نمیشه رفتم راننده گفت برو بشین ببینیم توام مارو مسخره کردی…

رفتم نشستم سر جام از مامان بچه پرسیدم ببخشید این شکلاته چی بود؟

 

گفت این بچه دچار یبوسته، ما روی شکلاتا مسهل میمالیم میدیم بچه میخوره!!!خلاصه خیلی تو مخمصه گیر کرده بودم.خیلی به ذهنم فشار آوردم بالاخره به خانومه گفتم ببخشید بازم ازین شکلاتا دارین؟گف بله و یکی داد..رفتم پیش راننده گفتم باید اینو بخورین. الا و بلا که امکان نداره دستمو رد کنین.خلاصه یه گاز خوردو من خوشحال اومدم سر جام . ده دقیقه طول نکشید راننده ماشینو نگه داشت!!!منم پیاده شدم و خوشحال از نبوغی که به خرج دادم! یه ربع بعد باز ماشینو نگه داشت…! بعد منو صدا کرد جلو گفت این چی بود دادی به خورد من؟ گفتم آقا دستم به دامنت منم همین مشکلو داشتم! کار همین شکلاته بود!شما درکم نمیکردین! خلاصه راننده هر یه ربع نگه میداشت منو صدا میکرد میگفت هی جوون! بیا بریم!

نتیجه اخلاقی : وقتی دیگران درکتون نمی کنند ، یه کاری کنید درکتون کنند.!!!

 

Jizmiz بازدید : 1170 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)

یادمان باشد با آمدن زمستان ، اجاق خاطره ها را روشن بگذاریم

تا دچار سردی فاصله ها نشویم . . .

یلدا مبارک

.

Jizmiz بازدید : 454 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)

شب شادی وشـــور و مهربانی است

زمـــــــان همدلی و همزبانی است

در آن دیدارهــــــــــــا تا تـــــــــازه گردد

محبت نیـــــــــــــــز بی اندازه گـردد

به هرجا محفلی گرم و صمیمی است

که مهمانی درآن رسمی قدیمی است

تعداد صفحات : 77

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3554
  • کل نظرات : 129
  • افراد آنلاین : 56
  • تعداد اعضا : 282
  • آی پی امروز : 676
  • آی پی دیروز : 680
  • بازدید امروز : 6,854
  • باردید دیروز : 7,651
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 34,078
  • بازدید ماه : 34,078
  • بازدید سال : 1,080,370
  • بازدید کلی : 5,461,364