من رفيق تو مترو بوديم بلند گوي اعلام كننده مترو نويز. داشت رفيقم ميگه خراب
ميگم پ ن پ بنده خدا سرما خورده صداش گرفته
رفتم ساعت سازی به یارو می گم ساعتم کار نمی کنه، میپرسه یعنی درستش کنم؟
پـــ نه پـــ باهاش صحبت کن سر عقل بیاد بره سر کار!!!
رفتیم باغ وش دم قفس میمونا یاروو آمده دستش موزه
میمونه داره خودشو داغون می کنه آقاهه میگه بخاطر موزهااینجوری میکنه؟ پ ن پ بخاطر قیافه تو فکر کرده داداش گمشدشی
رفتیم باغ وش دم قفس میمونا یاروو آمده دستش موزه
میمونه داره خودشو داغون می کنه آقاهه میگه بخاطر موزهااینجوری میکنه؟ پ ن پ بخاطر قیافه تو فکر کرده داداش گمشدشی
برق رفته بود بعد چند ساعت برق اومد بعد تلوزیون با صدای خفن روشن شد مامان گفت برق اومد؟گقنم پ ن پ صدای اعماق درونم بود(این اولین پ ن پ ای بود که خودم درست کردم)
رفتم بانک به آقاهه پشت میز میگم آقا ببخشید شما صندوق دارین؟ میگه پ ن پ هاش بکم!!!
واسه استخدام رفتم یه شرکتی ، خانومه میگه : شما برای آگهی استخدام اومدین ؟
گفتم پَ نَ پَ اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین !
تعداد صفحات : 50