سالها پیش که صدا بود و آسمانی روشن چشمان زیبایت را باز کردی و اکنون هر بار که پلک میزنی وجودم را لبریز از عشق و آرامش میکنی تولدت مبارک عزیزترینم
روشن ترین ستاره شب در چشمان توست وقتی میخندی، ای اسوه عشق و محبت طلوع زیبای زندگیت بی غروب باد تولدت مبارک
تنها بهانه نفس کشیدنم سالروز تولد آسمانیت تمام رزهای سرخ عشق میخک های صورتی وفا و یاس های سفید مهربانی را تقدیم وجود پر مهرت میکنم تولدت مبارک
پشت هر کوه بلند،سبزه زاریست پر از یاد خدا وندر آن باغ کسی میخواند، که خدا هست ، دگر غصه چرا؟ آروز دارم : خورشید رهایت نکند
غم صدایت نکند
ظلمت شام سیاهت نکند
و تو را از دل آنکس که دلت در تن اوست حضرت دوست جدایت نکند.
تولدت مبارک
زلزله، از این پس، واژه ی هولناکی خواهد شد برای مادری که فرزند 5 ساله اش را پای تلویزیون در خانه رها کرد تا برای افطار از سرکوچه نان بخرد و سریع برگردد، حتی زیر حلیم را هم خاموش نکرد...
یک شهر به زیر خاک مدفون شده بود
یک جمجمه از زمین بیرون شده بود
از بسکه جنازه در پتو پیچیدند ...
حتی جگر پلنگها خون شده بود
نردبان دلم شكسته است ميشودبراي من كمي دعاكني .يااگرخدااجازه دادبجاي براي بيقراري دلم سفارشي به ان رفيق باوفا خداكني...
التماس دعا
تعداد صفحات : 50